• 1394/03/25 - 09:07
  • تعداد بازدید خبر : 74
  • زمان مطالعه: 3 دقیقه

چهار کلید طلایی برای بالابردن روحیه

هر انسانی برای یک زندگی خوب نیاز به روحیه دارد ...

هر انسانی برای یک زندگی خوب نیاز به روحیه دارد.

انسان در محیط روحیه حرکت می کند و روحیه ، کیفیت اندیشه را می سازد و اعمال ما را شکل می دهد اصولا هر موفقیتی از یک اندیشه مثبت و یک روحیه خوب حاصل می شود.

 یک روحیه پایین از ما انگیزه را گرفته و اندیشه های ما را ناتوان می کند و بالعکس یه روحیه عالی اندیشه را قوی کرده ، انگیزه را بالا برده و انسان  را به حرکت وا می دارد.

کلید اول : تغییر مرکز توجه

در هر شرایطی می توانید به چیزی توجه کنید که حالتان را بهتر کند و یا اینکه متوجه چیزی شوید که احساس بدی پیدا کنید.

( طبعا هر چیزی را بجویید آن را می یابید )

زمانی که یک فکر ناراحت کننده در مغز شما در حال شکل گیری بود ، سریعا یک اتفاق جالب زندگی تان را به صورت کامل تجسم نموده و احساس شادی و لذت آن لحظات را به خاطر آورید و حس کنید. به این صورت شما مرکز توجه خود را از یک واقعه ناراحت کننده به یک رویداد زیبا و مثبت تغییر دهید. 
 

کلید دوم : تغییر حالت جسمانی ( حرکت باعث تغییر عواطف است )

اگر یک احساس ناراحت کننده در شما دارد شکل می گیرد ، سریعا حالت فیزیکی خود را تغییر دهید و از جا برخاسته حالت فیزیکی یک انسان شاد ( صورت ، نحوه ایستادن و ... ) را در خود ایجاد کنید.

به این صورت شما وضعیت جسمانی مرتبط با یک حالت ناراحت کننده و منفی را به حالت جسمانی مرتبط با یک حالت شاد و مثبت تغییر داده اید.

( حرکات خود را تغییر بده تا زندگیت تغییر کند ) 
 
 کلید سوم : استفاده از قدرت سوال

کیفیت زندگی شما را نوع سوالاتی که از خود می کنید تعیین می کنند.

سوالات تضعیف کننده :

چرا این قدر بد شانسم ؟

چرا این قدر بدبختم ؟

اگر جواب رد بشنوم چی ؟

سوالات روحیه بخش :

چگونه است که من این قدر خوش شانس هستم ؟

در این مشکل ، چه جنبه خوب و مثبتی میتوان یافت ؟

خدایا چگونه است که به من این همه لطف داری ؟

سوالاتی که خود می پرسیم نشان دهنده باورهای ماست .

سوالات ، قدرتی دارند که افکار انسان را روی یک مورد خاص متمرکز می کنند.

 
 مثلا اگر در اکثر موارد از سوالهای تضعیف کننده فوق استفاده کنیم ، ذهن ما به صورت ناخودآگاه روی کلمات ( بدشانسیم ، بدبختیم ، جواب رد ) متمرکز می شود و به تدریج این حالت های تضعیف کننده را در ما ایجاد نموده و افزایش می دهد . سپس در خاطرات گذشته ما جستجو کرده و مواردی را که در تایید این حالت ها باشند به عنوان شاهد امر پیدا می کند.

حال در صورتی که از سوالات روحیه بخش استفاده نماییم ذهن ما روی کلمات ( خوش شانس ، خوب و مثبت ، لطف خداوند ) متمرکز شده و دلایلی بر صحت این حالت ها در زندگی ما پیدا می کند که به تدریج به تشدید این حالت های مثبت در ما می شود.

پاسخ هایی را که می گیریم به سوالاتی که می خواهیم بپرسیم بستگی دارد ، نکته آن است که باید سوال خاصی را پیدا کنیم که روحیه ما را نیرومند سازد.

کلید چهارم : نقش کلمات در تغییر روحیه

به جای اینکه بگویید : خشمگین و عصبانی هستم ، بگویید : کمی آزرده شده ام.

به جای اینکه بگویید : خوب هستم ، بگویید : عالی هستم.

به جای اینکه بگویید : بد نیست ، بگویید : خوب است.

به جای اینکه بگویید : خسته نباشید ، بگویید : موفق باشید.

توجه کنید که کلام ما عصای معجزه گر ماست.

در هنگام عصبانیت اگر بگوییم کمی آزرده هستم به جای اینکه از تکیه کلام همیشگی مان یعنی خشمگین و عصبانی هستم یا دیوانه شده ام استفاده کنیم ، خود به خود حالت عصبانیت و خشم را به صورت قابل ملاحظه ای در خود کاهش داده ایم.

با توجه کردن روی کلمات خود می توانیم حالات تضعیف کننده روحیه را در خود تعدیل کنیم.

مثلا از این پس می توانیم تنفر را به دوست ندارم تبدیل کنیم و از شدت و قدرت تخریب آن بکاهیم و موارد مشابه آن.

اگر نتوانیم همیشه اتفاقاتی را که در زندگی مان میافتد کنترل کنیم دست کم می توانیم بر واکنش های خود نسبت به آن وقایع و بر اعمالی که در مقابل آنها انجام میدهیم مسلط باشیم. 
 
تهیه و تنظیم : میترا حسین نژادی - کارشناس روانشناسی
  • گروه خبری : اخبار آموزشی
  • کد خبر : 10948
کلمات کلیدی
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

تعداد نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

آخرین بروز رسانی : 1394/03/25 09:07